جواب به طنزنامه جناب آقاي محسن رضايي به رهبر معظم انقلاب

اميد نساج دره

خبرنگار

پس از راهپيمايي كه نه، قيام چشمگير و بي نظيرمردم مسلمان و غيرتمند ايران در محكوم كردن هتك حرمت در عاشوراي حسيني در تهران، جناب آقاي محسن رضايي نامه كه چه عرض كنم، طنزنامه اي را به مقام معظم رهبري ارسال نمودند.
نكاتي چند در اين نامه قابل تأمل است:
1- در بخشي از اين نامه حضور پرشور مردم جبران كننده حرمت شكني عاشورا دانسته شده است:
جناب آقاي رضايي، زماني در كشور غربي و غيرمسلمان دانمارك به ساحت نبي مكرم اسلام(ص) توهين شد كه مردم مسلمان ايران تاب تحمل اين حرمت شكني را نداشتند و اين حركت زشت را محكوم كردند. حال در كشور شيعي ايران اگر يك نفر علنا به ساحت ائمه(ع) توهين كند، مصيبتي جانكاه است، چه برسد به آنكه عده اي هر چند معدود به اصل اسلام كه همان سيدالشهدا(ع)ست و اصل انقلاب كه همان ولايت فقيه ادامه خط سرخ سيدالشهداست توهين شود. اين واقعه، رويدادي تأسف بار و اهانتي شديد و نقطه تاريكي در تاريخ انقلاب اسلامي است، هرچند قاطبه مردم فهيم و انقلابي ايران اسلامي پاسخي قاطع دادند و با حضور خود باعث اقتدار بيش از پيش اين نظام و انقلاب شدند، اما اين بي حرمتي را نمي توان ناديده گرفت.

2- آقاي رضايي در نامه خود به عدم انكار دولت از سوي ميرحسين كه به نحوي از بيانيه استخراج كرديد، اشاره اي داشته ايد.
جناب آقاي رضايي در آخرين بيانيه موسوي آيا شما فقط پيشنهادات را قرائت كرديد؟ آيا متوجه لحن طلبكارانه ايشان نشديد؟ آيا نفهميديد كه ايشان اغتشاشگران كه قلب ميليون ها نفر از شيعيان را جريحه دار كردند ، مردمي خداجو و حضور آنان كه به دعوت برخي منافقين و رسانه هاي غربي صورت گرفته بود را حركتي خودجوش و مردمي عنوان كرده بود؟ آيا نفهميديد كه چگونه نظام را ديكتاتور معرفي كرده و اغتشاشگران كشته شده را شهيد في سبيل الآزادي معرفي مي كند؟ آيا نفهميديد حال كه قاطبه مردم خواستار محاكمه عاملان اصلي اين وقايع هستند، چگونه در بيانيه خود زمينه را براي اغتشاش در صورت محاكمه خود آماده كرده است؟
آقاي رضايي يعني واقعا مخالفت موسوي با ولايت فقيه براي شما ابراز نشده است؟ و تنها نام امام خميني(ره) است كه گاهي بر زبان آنها جاري مي شود ولي در يكايك حركاتش خلاف سخنان امام را آشكار ساخته است.

3- نكته سوم پيشنهادات موسوي است:
آقاي رضايي فرض مي كنيم كه ايشان در بيانيه آخر خود كاملا متواضعانه و با ادب و متانت سخن گفته و هيچ نيتي به جز صلاح نظام اسلامي ندارد و همه پيشنهاداتشان نيز مورد قبول و منطقي است، شما در نامه خود آورديد كمي دير شده، از شما مي پرسم آيا فقط كمي دير شده؟ حال كه زمينه را براي اغتشاشگران فراهم كرده است؟ حال كه چنين هتك حرمت هايي در كشور صورت پذيرفته؟ حال كه چنين مصيبت هايي بر پيكره نظام وارد شده؟ حال كه رسانه هاي زنجيره اي غرب تا آنجا كه توانستند بر عليه ايران و با اسم اين افراد با اسلام جنگيدند؟ حال كه آبروي نظام را به خاطر منافع خود به حراج گذاشتند؟ حال كه بحران هايي در كشور به وجود آمد كه به جز با عنايت حضرت ولي عصر(عج) و تدبير مقام معظم رهبري عبور از آن ممكن نبود؟
آقاي رضايي اگر فردي اغتشاشي در خانواده شما ايجاد مي كرد و براي تداوم آن فعاليت مي كرد شما به راحتي از آن گذشت مي كرديد كه به راحتي در مورد كشور ايران اسلامي چنين بذل و بخششي داريد؟

4- آقاي رضايي شما در پيشنهاداتتان بحث وحدت را مطرح كرديد:
وحدت مفهومي زيبا و همه پسند است و هيچ فردي را نمي توان روي زمين يافت كه با وحدت و اتحاد مخالف باشد. استفاده از اين كلمات بسيار مي تواند در كلام اثر داشته باشد، اما چه وحدتي از نظر اسلام مطلوب است؟ وحدتي مطلوب است كه طرفين اتحاد داراي هدف مشترك و حول محوري واحد باشند. شكي نيست كه هدف مشترك بايد سرافرازي نظام اسلامي ( نه ايراني) و محور وحدت بايد ولايت فقيه باشد در حالي كه طرفداران آقاي موسوي شعار جمهوري ايراني را سر مي دادند( آقاي موسوي نيز از همين شعاردهندگان حمايت مي كردند) و از طرفي نيز برهمه مسلم شده است كه اين عده با ولايت فقيه مخالف هستند. پس نقطه مشتركي براي وحدت وجود ندارد.

جنابي آقاي رضايي اميدواريم هدف شما از نوشتن اين نامه قصد خير بوده باشدو قصد حمايت از مخالفان ولي فقيه را نداشته باشيد و انتظار نداشته باشيد با مخالفان نظام اسلامي و ولايت فقيه اتحاد برقرار شود، كه سخني مضحك است، اما آگاهي و بصيرت شما كجاست؟

با اين وصف حال نمي دانم بايد به اين طنزنامه شما خنديد يا بر بي بصيرتي خواصي كه از اول ادعاي همراهي با انقلاب و نظام را داشتند، گريست؟


یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا